باور چیست؟ از کجا سر چشمه می گیرد؟
باور <چیزی را حقیقی انگاشتن> است...
::
حقیقت آن است که, شخص باید اقیانوس باشد تا جوی آب آلوده و کثیفی که به آن وارد میشود او را نیالاید...
::
خطرناک زندگی کنید!
::
نیچه

> برچسب‌ها
> لینک‌ها

 


 

 خمیازه در کائنات

 

خم...

    یا....

         زه....

                لا به لای حرف هایم جفتک می اندازد

 

اصل ِ بی نَسَبِ امر این است :

 

منتشر شدم

به چندی که نمی دانم

در نَشر ِ چَندُم است...

 

انگشتانم که قد بِکِشند دیگر

حتی قلم هم به کار نخواهد آمد وقتی

انگشتانم قد،   بکشند/ بنوازند/ بخوانند / بکارند

حتی زندگی هم به کار...

 

زلزله ی این خم... یا... زه   که مجالم دهد

خواهم گفت:

اینجا هستی

به یائسه ی یاس مبتلا گشته گویا

و دُکان جهنمش

در قرن ِ چندُم ِ پیش از چِمیدانم

با تقدیم احترامات

پُلمب شده...

 

کاشف شدیم:

در چاپِ زیر زمینی ِ کتاب ِ مقدس 

صدای قهقه ی زئوس به گوش می رسید...

که کاتب ِ بارگاه ِ جَبَروت

صلاح ِ ابلاغ ندید!

و با یک قیچی

فُکاهی حیات را

به سانسور،  شکافت...

شاید برای این باشد که انگشتانِ کودکی ام

جبرئیل را، میان ِ انشعاب ِ مغشوش ِ وحی

همواره، دست قیچی تصور می کرد!

 

انگشتانم که قد بِکِشند دیگر

حتی زندگی هم...

حتی...

 

 

( تهران -  شنبه 16 شهریورماه 1387 -  11 شام - جایگاه -  تاثیر از نظر برای شبی که کولی شد )

 


 

پنجشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۸۷  17:33  سارا محدث   


طراحی شده توسط توسط بلک تم