باور چیست؟ از کجا سر چشمه می گیرد؟
باور <چیزی را حقیقی انگاشتن> است...
::
حقیقت آن است که, شخص باید اقیانوس باشد تا جوی آب آلوده و کثیفی که به آن وارد میشود او را نیالاید...
::
خطرناک زندگی کنید!
::
نیچه

> برچسب‌ها
> لینک‌ها
 


 نیمه ی تاریک غروب

 

در خشمی جهنده،

از انتهای من سر می زنی

تا شروع مسیری تکراری...

مفتون ساعتی که بر مدار دایره اش

سماع می رقصد، می دوی

چنان که ما...

و ما

گرسنه/ گرسنه ایم

به نیمه ی تاریک این غروب

که چراگاهی مرده به تاریکی

ما را به خود می خواند/ ناگهان

چنان که تو...

 

گیجم!

ذهن متفرقی که به دست های تو

ملافه های چرک/ جراید روز و اخم مادرچسبیده...

 

و سال هایی که به هیچ انتظار می گذرد

به کالبد

کودکی موهوم

دوباره

در تنم پاشیده می شود...

 

خط کشی دست هایم را می شویم:

سازی... گونه ای بنواز

که انگار تازه ای/ تازه ام/ تازه است این هستی کُهَنمُرده...

و پیوند بزن پاهایم

که جایی در نیمه ی تاریکی از یک غروب

گم کرده است انگار مرا...

 

 

(تهران-پنج شنبه 14 مردادماه 1387-0:30 بامداد- جایگاه- در خلا)

 

برای شنیدن فایل صوتی کلیک کنید

 

پ.ن: عکس از خودم

پ.ن: کامنت ها خصوصیست

 

دوشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۸۹  2:36  سارا محدث   


طراحی شده توسط توسط بلک تم